TEARs & SMILEs

نگو گذشته از ما نگو ازم گذشتی! نگو دلت گرفته از اینکه پام نشستی!

تقدیرم اینکه پیش من نمونی نگو باز میتونی تو بی من بمونی !

تقدیرم اینکه بمونم تو قفس همیشه بمونی یه تنها یه بی کس!

بنویس واس من دلت از چی شکست واس چی تو چشمات رنگ غصه نشست!

بنویس واس من دلت از چی برید بگو کی رو چشات نقش گریه کشید !

بنویس .............

 بنویس ............

 واس من بنویس که دلت تنگ شده طاقت گریه نیست...................!!

+نوشته شده در پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:عشق,غم, دل, عاشق,ساعت11:17 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

روزگارم مثل شب سیاهو تب داره هنوز!

اخه تا کی میشه گفت شمع وجود من بسوز!

یه ستاره هم ندارم که واسش غصه بگم!

میدونم اخر غصه باید از پیشت برم !

نمیخواد به خاطر غربت من گریه کنی!

ولی کاش میشود تو چشمات منو مهمونم کنی............!

+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:عشق,غم, دل, عاشق,ساعت7:49 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

به جون دوتامون ازت دلخورم......

میدونه خدامون ازت دلخورم........

با چشمام میگفتم نباید بری..........

واس گریه هامون ازت دلخورم......

خیال کردی اسون تنها شدن .........

ببین التماسو تو چشمای من .........

خیال کردی من دل ازت میبرم.......

واس اینه میگم ازت دلخورم.......!!

+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:عشق,غم, دل, عاشق,ساعت7:43 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

تو همون بودی که من خوابشو دیدم!

تو همونی که میخوام براش بمیرم!!

تو همون فرشته ای از جنس ادم

تو واسم نشونه از خدایی عالم !!

تو همونی که تو خنده هام شریکی توی دردو غصه هام واسم طبیبی

تو همون رویای پاکی که  توی شب هایی من بود !

تو یه قطره از خدایی..... خدایی!!!

تو همون بودیو هستی که میخوام براش بمیرم!

از خدا خواستم همیشه پیش تو اروم بگیرم!

تو واسم دنیای عشقی تو تموم لحظه هامی!

تازه میشه روح و جونم وقتی که تو پا به پامی!

از خدا میخوام همیشه که کنار تو بمونم!

شعم باش پروانه میشم تا کنار تو بسوزم !

وقتی چشمات گریه میکرد ارزوم بود که بمیرم !

کاش بودم کنارت ای گل تا که دستاتو بگیرم!!

تو یه قطره از خدایی!! خدایی........!

 

 


+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1391برچسب:عشق,غم, دل, عاشق,ساعت1:28 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

 نذر کردم تا بیایی هرچه دارم مال تو


چشم های خسته پر انتظارم مال تو


یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو


آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو .....

 

+نوشته شده در یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:شعر,داستان,عشق,ساعت9:51 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

 

گریه کردم اشک بر داغ دلم مرهم نشد


ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد


در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی


 از هزاران گل گلی همچون شما پیدا نشد

+نوشته شده در یک شنبه 5 آذر 1391برچسب:شعر,داستان,عشق,ساعت9:46 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

 

 

رهایم كردی

 


بی هیچ ترحمی رهایم کردی   

در انجمن انگشت نمایم کردی

بیهوده برای تو غزل می خواندم

در جنگلی از درد رهایم کردی

در چهره ی من شکست مفهوم نداشت

امروز تو محتاج عصایم کردی

 یکبار نفهمیده خطایی کردم

مجبور به تکرار خطایم کردی

ای کاش دو چشم تو مرا می فهمید

در سادگی ام غرق عزایم کردی

 در عمق دلم همیشه جا پای تو هست

هرچند که دیوانه سرایم کردی

بگذار کلام آخرم این باشد

افسوس که از خودم جدایم کردی

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:شعر,داستان,عشق,ساعت11:41 AMتوسط سـ ـیــآوش | |

 

خداحافظ


خداحافظ برای تو چه آسان بود

ولی قلب من از این واژه لرزان بود

خداحافظ برای تو رهایی داشت

برای من غم تلخ جدایی داشت

خداحافظ طلوع من غروب من

خداحافظ تو ای محبوب خوب من

سلام تو طلوع پاک شبنم بود

غروب ظلمت تاریکی وغم بود

سلام تو شروع آشناییها

نوید مهربانی ها زمان همزبانیها

دریغ از قطره های اشک سوزانم که از بیداد تو بر رخ چکیده

خزان زندگی آمد دل افسرده بعد از تو بهاری را ندیده

+نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:شعر,داستان,عشق,ساعت2:6 PMتوسط سـ ـیــآوش | |

 

 

 

اینجا من هستم

 

 

 


اینجا من هستم و سكوتی محض

سکوتی شکسته و درهم به خاطر هر روز ندیدن تو

اینجا من هستم تهی از زندگی و روزمرگی

خالی تر از همیشه با کلافی درهم و پیچ در پیچ

معنی سکوتم را با چشمانم بارها برایت فرستادم

اینجا من هستم با آوازی که هرگز نشنیدی

من هستم و سازی مبهم

اینجا من مانده ام تنها

در پس اندوه صدای کهنه ی سازم

من هستم و گلی پرپر شده از عشق

من هستم و یکرنگی

شکسته ام اینجا در خانه ای دور

من مانده ام به انتظار هرلحظه که بیایی

در خانه ای خاک گرفته و غروبی تنگ

که سینه ام را هر آن می درد

اینجا من مانده ام

من هستم و سیمایی شکسته تر از همیشه

اینجا من هستم و خیال همیشگی چشمان تو

حتی کلمات هم از نوشتن دردهایم عاجزند

 

+نوشته شده در چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:شعر,داستان,عشق,ساعت2:1 PMتوسط سـ ـیــآوش | |